🍀کسی که از امام عصر خود خواهد وصالش را
🍀کسی که آرزو دارد نظاره بر جمالش را
🌼ندارد چاره ای جز این که بشناسد در این دنیا
🌼صراط مستقیمش را، حرامش را، حلالش را
🍀خیالِ معصیت، معصیت است و منتظر باید
🍀نگه دارد از اوهام خطا فکر و خیالش را
🌼تعجب می کنم از عاشقی که بهر یک لذت
🌼به آتش می کشد سرمایه ی هفتاد سالش را
🍀چگونه ادعای بنده بودن می کند، آن که
🍀نمی پردازد از مازاد مالش، خمس مالش را
🌼چه حیف است اشک آقا خرج رسوایی ما گردد
🌼روان می سازد این اعمال ما اشک زلالش را
🍀محب آل حیدر لحظه هایش مملو از ذکر است
🍀همیشه مغتنم می داند از دنیا مجالش را
🌼شهید از کل دنیایش برید و در ازای آن
🌼از این ترک تعلق یافته راه کمالش را
🍀بسوز ای دل برای غصه های عمه ی سادات
🍀که روی نیزه ای کامل شده بیند هلالش را
🌼امان از چوبه ی محمل، بگو یک زن در این محفل
🌼ببندد بر سر خونی زینب تکه شالش را
ألـلَّـھُــــــمَــ ؏ َـجــــــــــِّـلْ لِوَلــــــیِـڪْ ألــــــــــْـفـــــَـرَجْ