۱۸
آذر
🕊✨نور رخسار تو را نیمه شبی چون دیدم
تـا سحـر روی تو شد قبـله گه امیـدم
🕊✨روشنای رخت ای پردگی ، پرده نشین
فارغم کرد زهر چه به جهان می دیدم
🕊✨بارها نقش خیال تو به دل حـک کردم
سـالها غنچه احساس به یادت چیدم
🕊✨تا بشویم رهت ای نو گل ریحانه ، ببین
شـبنم ســرخ زچشــمان تـــرم باریـدم
🕊✨خار ماندن به برت ، به زگل بی تو شدن
من همین نکتـه زسـیر چمنت فهمیدم
🕊✨به امیدی که به گل بوسه ز رویت برسم
هر گلی دیده ام از جانب تو ،بوسیدم
🕊✨بس کن این ناز،مرا کشت تمنا وفراق
گل نـرگس مکن این بار دگـر، نومیـد
ألـلَّـھُــــــمَــ ؏ َـجــــــــــِّـلْ