۰۶
مهر
هر شب یتیم توست دل جمکرانی ام
جانم به لب رسیده بیا یار جانی ام
💠🌀
از باد ها نشانی تان را گرفته ام
عمری است عاجزانه پی آن نشانی ام
💠🌀
طِی شد جوانی من و رؤیت نشد رُخت
"شرمنده ی جوانی از این زندگانیم"
💠🌀
با من بگو که خیمه کجا می کنی به پا
آخر چرا به خاک سیه می نشانی ام
💠🌀
در این دهه اگر چه صدایت گرفته است
یک شب بخوان به صوت خوش آسمانی ام
💠🌀
در روضه احتمال حضورت قوی تر است
شاید به عشق نام عمویت بخوانی ام
💠🌀
هم پیر قد خمیدگی زینب توام
هم داغ دار آن دو لب خیزرانی ام
💠🌀
این روزها که حال مرا درک می کنی
بگذار دست بر دل آتشفشانی ام
💠🌀
در به دری برای غلام تو خوب نیست
تأیید کن که نوکر صاحب زمانی ام
💠🌀
ألـلَّـھُــــــمَــ ؏ َـجــــــــــِّـلْ لِوَلــــــیِـڪْ ألــــــــــْـفـــــَـرَج