۱۹
مهر
🔆📿
بیا و چهره شب را ستارهباران کن
بهار و غنچه و گل را به شهر، مهمان کن
🔆📿
به زردرویی گلهای پرشکسته نگر
فضای خاطر افسرده را گلستان کن
🔆📿
گرفته ظلمت شب، ره به کلبههای حزین
بیا! ز پرتو خود کلبه را چراغان کن
🔆📿
ز سنگ فتنه بییاوران کافرکیش
شکست شیشه دلها؛ بیا و احسان کن
🔆📿
بپا شده است خدا را قیامتی ز گناه
بیا و گوشه چشمی به حقپرستان کن
🔆📿
ألـلَّـھُــــــمَــ ؏ َـجــــــــــِّـلْ لِوَلــــــیِـڪْ ألــــــــــْـفـــــَـرَجْ