انتظار ۱۳۵ _ در حسرت تو
سه شنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۶، ۰۸:۳۳ ب.ظ
☘در حسرت تو خون شده چشم نگارها
🕊ای انتظار آخر چشم انتظار ها
☘ای آشنا تر از همه، این دیده کور باد
🕊نشناخته اگرچه تو را دیده بارها
☘خار طمع به چشم و به پا ریسمان ترس
🕊افتاده ایم بی تو در این گیر و دارها
☘جز اشک ناشیانه و جز آه پشت آه
🕊دیگر چه چشم داشتی از تازه کارها!؟
☘کار دل از ترحم دلدار هم گذشت
🕊زنگار بسته آینه جای غبار ها
☘پاییزمان شدند و گلاویزمان شدند
🕊سرمی رسند بی تو یکایک بهار ها
☘مشتی پیاده در دل این جاده مانده ایم
🕊رحمی به ما نکرد کسی از سوار ها
☘دل کاش جز مسیر تو راهی بلد نبود
🕊شد درد سر برای من این اختیار ها
☘تاری ز موی یار دل زار را بس است
🕊این ما و این گلوی مهیای دارها
☘برگرد! تا به دور تو گردم مرید وار
🕊در دور نامرادی این روزگارها
ألـلَّـھُــــــمَــ ؏ َـجــــــــــِّـلْ لِوَلــــــیِـڪْ ألــــــــــْـفـــــَـرَج